سفارش تبلیغ
صبا ویژن

متن کامل وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ ? وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا

پس کسانی باید در راه خدا جهاد کنند که (دست از جان شسته‌اند و) زندگی این جهان را به آن جهان می‌فروشند. و هر کس در راه خدا جهاد کند و کشته شود یا فاتح گردد، زود باشد که او را اجری عظیم دهیم.

( آیه 74سوره نساء )

زیـر شـمـشـیر غـمـش رقـص کـنـان بـایـد رفت

کـانـکـه شـد کُـشـتـة او نـیـک سـرانـجـام افـتاد

متن کامل وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی

در دست نوشته ای از شهید مولایی اینچنین آمده :

براى نیل به خوشگذرانیها و فحشاء و منکر باید از روى جنازه‏ هاى حزب ‏الله بگذرید ولى نمى توانید این کار را بکنید چرا که حزب ‏الله همچون گندم فراوان است، هر سال درو مى ‏شود ولى سال دیگر با مقاومتى استوارتر از پیش قد علم مى ‏کند.

متن کامل وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی فرمانده دلاور گردان امام حسین (ع) لشگر 31 عاشورا

النبیاء و المومنین و الملائکه المقربین و الشهدا و الصالحین

ما دامه السماء و الارض و لعنته الله علی اعداء محمد و آل محمد من الان الی قیام یوم الدین و بعد وقد قال الله سبحان و تعالی یا ایها الذین امنو اکتب علیکم اذا حذر احدکم الموت ان ترک خیر الوصیت الوالدین و الاقربین با لمعروف  …

برحسب وظیفه شرعی که بر عهده هر فردی مومن و مسلمه است که باید قبل ازمرگ وصیت کند . چند جمله را این بنده عاصی محتاج به رحمه خالق عالم من باب وصیت  ذکر میکنم . در حالت صحت و سلامتی بدن و با اختیاروعقل وصیت میکنم .

متن کامل وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی

بسم الله الرحمن الرحیم

الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب و عقلی مغلوب و هوائی غالب و طاعتی قلیل و معصیتی کثیر و لسانی مقر بذنوب کیف حیلتی یا ستار العیوب و یا علام  الغیوب و یا کاشف الکروب اغفر ذنوبی کلها به حرمت محمد و آل محمد یا غفار یا غفار یا غفار  .

خدایا ، بارالها ، قلبم را حجاب های معصیت گرفته ، خدایا لایه ای از حجاب غفلت قلبم را گرفته ، خدایا عقلم را مغلوب و طلاعتم خیلی کم و عوضش معصیت بیشتر شده خدا ، خدا گناه زیادی میکنم . خدایا ، خدایا ببخش ، خدایا ببخش ، خدایا ببخش که اگر تو نبخشی چه کسی را یارای کمک به من خواهد بود؟ خدایا گناهانم بسیار زیاد و بس بزرگ است ، خدایا هر چند گناه زیادی کردم ، خدایا خود اعتراف میکنم . گناهان زیادی دارم ولی باز فکر میکنم که درکه لطف و کرم و بخشش تو وسیع تر و بزرگتر از آن است که به عقل بیاید و هرگز از درکه تو نا امید نیستم . خدایا میدانم که غیاث المستغیثینی . میدانم که ارحم الرحمینی . مگر خدایا خود نگفتی که زود راضی میشوی ؟ خدایا مگر تو سریع الرضا نیستی ؟ خدایا تو را شکر و سپاس که اینهمه نعمت را که من سزاوارش نبودم به ما  و من ارزانی داشتی . خدایا من کناه کردم ، ولی تو در عوض نعمتت را بیش از بیش ارزونی داشتی . خدایا عالم محضر توست و من در محضر تو گناه کردم . ولی تو بجای اینکه مرا معذب گردانی ، از عیبهایم چشم پوشی کردی . خدایا مرا ببخش از اینکه غیبت کردم ، و از دیگران بدی گفتم ، و خودم را نیک جلوه دادم . خدایا ببخش از اینکه برای برتری خودم دیگران را خوار و سبک شمردم . خدایا ببخش از اینکه تعهدهایی را که با تو داشتم شکستم ، از اینکه همواره از دیگران عیب جویی و نکوهش کردم  و عیب خود را فراموش کردم . از اینکه سخنانی را گفتم و بدان عمل نکردم ، خدایا ببخش از اینکه دیگران را مسخره و تحقیر کردم تا اشتباهات خودم پوشانده شود . خدایا ببخش از اینکه قول دادم اما خلاف قول خود عمل کردم . خدایا ببخش از اینکه برای پیاده کردن قوانین نماز در جامعه سستی نمودم . خدایا ببخش از اینکه حرکت شب و روز سبب رشد و پند گیری من نشد . ببخش از اینکه کارهایی را برای ریاست طلبی و شهرت طلبی انجام داده ام . ازاینکه در کارهای تنها خود را محور قرار دادم نه خد ا را... از اینکه سنجیده و حساب شده و با فکر سخن نگفتم . از اینکه خدا ، گمانهای بی مورد و بد به دیگران بستم . از اینکه چشمانم را از نگاه های فساد انگیز نپوشاندم . خدایا ببخش از اینکه از انجام عمل حق خودداری کردم بخاطر اینکه به ضرر خود و پدر و مادرم و یا دیگران بود . خدایا ببخش که براستی اگر تو نبخشی چه کسی را یارای بخشش گناهان من خواهد بود؟

خدایا ببخش ، ببخش ، ببخش که اگر تو نبخشی سزاوارم در جهنمت بسوزم ، خدایا در دنیا پیش این موجودات خاکی تو راضی نشدی آبرویم بریزد ولی در روز محشر در جائی که پیامبران ، امامان ، ائمه،شهدا ، صالحین و مقربین در گاهات حضور دارند ، خدا چطور راضی میشوی که پیش آن مقربین الهی آبرویم بریزد ؟ خدایا تو را شاهد میگیرم و به ذات مقدس سوگند میخورم که تو را نه به خاطر ترس از جهنمت و نه به خاطر رفتن به بهشت می پرستم . بلکه تو را فقط و فقط تو را به خاطر خودت میپرستم و فقط شکر  نعمتهایت را بجا می آورم که در این امر نیز وظیفه را انجام داده ام . خدایا شکر تو را که توفیقم دادی که بتوانم در راهی قدم بردارم که در نهایت به تو منتهی شود هر چند هنوز نتوانسته ام حتی قدمهای اول را نیز بردارم . مرا همین بس که نتوانستم  در این راه  قدم بگذارم . خدایا درمقابل این رحمت و لطف تو درمقابل نعمتهای بیکران تو من  که چیزی ازخود ندارم تا در راه تو فدا کنم . به جبهه میرم جایی که باید با وضو وارد و با کفن خارج  شد . چون مقدس است و در آنجا با دشمنان اسلام ، قرآن و خداوند می ستیزم .

نه...! ، نه...! ، نه...! اول با خودم  می جنگم ، آنقدر می جنگم تا غول نفس وهوای نفسانی خود را به زانو در بیاورم . چرا که اگر خود را نساخته باشم مسلما نمی توانم دیگران را بسازم... در کنار جهاد اکبر جهاد اصغر نیز می کنم . آنقدر با دشمنان درونی  و بیرونی می جنگم و میستیزم تا پوزه آنها را به خاک  ذلت و خواری بملم و با ریختن  خون خود ، گناهان خود را و این غده های چرکین را که سراسر وجودم را گرفته و باعث دوریم از دیگران شده از خود می زدایم ، زیرا وقتی به خودم فکر میکنم و به اعمال خود می نگرم احساس می کنم ، که چیزی نمی تواند گناهانم را پاک کند جز خونم . میگویند اسلام به این خونها احتیاج دارد و اسلام با این خونها آبیاری می شود ولی من می گوییم قبل از اسلام ما خود بیشتر به این  خونها احتیاج داریم ، تو گواهی که آنقدر روسیاهم که فکر می کنم باید در خون خودم غوطه ور شوم و خود را در آن بشویم تا پاک شوم...

متن کامل وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی

بارالها ! از چه سخن بگویم کدام یک از داغهائی را که به سینه دارم باز گو کنم ؟ از کارشکنی عده ای سود جو که خود را به زور با انقلاب هماهنگ کرده و در پستهای حساس اداری قرار گرفته و آگاهانه یا نا آگاهانه تیشه به ریشه  اسلام میزنند...

بگویم ؟ آیا از داغ شهیدان عزیز که هر روز خبرعده ای از آنها را برایمان می آورند ؟ خدایا اگر بخواهی ما را عذاب دنیوی دهی چه عذابی بهتر ازاینکه  هر روز شاهد تشییع جنازه و به خاک  سپردن عزیزترین و فداکارترین سربازهای امام زمان(عج) و برادران شهید مان باشم ؟ آنقدر از یاد و هدف شهدا غافل شده ایم و مسئله برایمان عادی شده است  که  دیگر این  شهادتها برایمان معمولی شده است . رسالت خود را در این دیده ایم که چند شعار در تشییع جنازه بدهیم و بعد از دفن بگوئیم برای شادی شهید نو گذشته صلوات و بعد به دنبال خانه  و زندگی خود بر می گردیم ، نه ، نه ، نه هرگز، اگر صرفا مسئولیت ما به هم همین محدود باشد باید بدانیم که اشتباه میکنم . بدانیم که از راه منحرف شده ایم برادران عزیز پاسدار، برادران عزیز اسلام ، سعی کنیم راه شهدا را بسازیم ولی به پرتگاه سقوط خیلی نزدیک شده ایم ، نزدیکتر ازآنجائیکه فکرش را نیز بکنیم ، کمی به خود آئیم و ببینیم در چه عمری و در چه سرزمین و با چه نامی و با چه مقامی و درچه لباس و تحت چه لوائی زندگی میکنم . آیا فقط با پوشیدن لباس سبز و زدن آرام بر سینه دیگر همه کارها سر و سامان می یابد ؟ و ما در پیش خدا و مردم عزت و مقام پیدا میکنیم ؟ نه اگر چنین فکر می کنیم باید بدانیم که سخت دراشتباه هستیم همواره باید به این فکر کنیم ، که این مقام و رتبه و این عزت و شکوه از کجا به رما رسیده ؟ آیا این همان ثمره خون شهدا نیست ؟ که ما آن را تصاحب کرده ایم ؟ آیا لباس همان پاره پاره و غرقه به خون پاسداران  اسلام  نیست ؟ آیا این لباس لباس قامت ها نیست ؟ لباس سهراب ها  نیست که ما به تن داریم ؟ آیا اگر با پوشیدن این لباس و تصاحب آن  مقام و مرتبه اگر نتوانیم اهداف شهدا را پیدا کنیم چه جوابی در آخرت برای  خدا و شهدا داریم ؟ آیا هرگز از خود پرسیده ایم که چرا امام میگوید ای کاش من هم یک پاسدار بودم ؟ آیا وسایل و امکانات نبود ؟ از این که امام هم مثل من و شما عضو سپاه باشد لباس بپوشد و ،و ، و، وجود نداشت ؟ چرا ؟ چرا ؟ پس بدانیم که هدف امام از این سخن این است که ای عزیزان من منصب پاسداری یک منصب شریف و مقدس است و سعی کنید  که خدا ناکرده آن را خدشه دار نکنید . برادران پاسدار، ما باید بدانیم که ارزش مقام پاسداری به حدی بزرگ و مقدس است که امام امت نیز به حال ما پاسداران غبطه میخورد . ما که نه یعنی ، آن پاسداری واقعی اسلام غبطه میخورد پس همین لباس و همین  مقامی که چنین ارزش دارد آیا نیاز به حراست و حفاظت شدید ندارد  ؟ چرا حتما دارد . پس بکوشیم تا پاسداری این مقام منصب الهی که منصیب همه کس نمی شود باشیم . از درگاه خداوندی که رحمان و رحیم است نا امید نمی شوم . هیچگاه از شفاعت شهدا نا امید نیستم هر چند نمی شوم . هیچگاه از شفاعت شهدا  نا امید نیستم هر چند  بنده رو سیاهم و گنهکار و پستم ، ولی ، آنقدر در بخشش و لطف و کرم خدا را میزنم آنقدر آن در را میگوییم تا در را به روی ما نیز باز نمایند . زیرا خداوند سریع  الرضا است . زود راضی می شود می خواستم چند کلام ناقص با مردم ، با امت شهید پرور بگویم هر چند لایقش نیستم . می خواهم بگویم ای امت شهید پرور، ای امت حزب الله آگاه باشید خط  امام همان خط  پیامبر و امامان است . ای کسانیکه می گفتید ای کاش در کربلا بودیم و در کنار امام حسین(ع) شمشیر می زدیم و شهید میشدیم ، بدانید که خداوند کربلائی دیگر آفریده و حسینی دیگر از فرزندان پاک حسین(ع) قرار داده و یزیدی پلیدتر ازیزید کربلا وجود دارد . خداوند خواسته های شما را اجابت نمود و الان می گوید این گوی و این میدان ، زیرا حسین دین خدا را یاری میکرد. شهدا ما رزمندگان اسلام  نیز دین خدا را  یاری می نماییم و خداوند به کسانیکه دین خدا را یاری می کنند  و عده پیروزی داده است . زیرا می فرماید ان تنصر الله ینضرکم و یثبت اقدامکم ، ای امت اسلام قدرامام امت را بدانیم و خدای نکرده نشود روزیکه ما نیز مثال اهل  کوفه شویم ؟ و امام  را تنها بگذاریم...

متن کامل وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی

سخنی نیز با پدر و مادرم دارم و آن این است که استوار باشید چون کوه در مقابل مصائب  و در مقابل مشکلات و مصیبتهای وارده مقاومت کنید . خدا را شکر کنید و سپاس بگوئید زیرا هرچه داریم از خدا داریم ، اگر فرزندی را از دست داده اید ، فرزند که مال شما نبود ، فرزند که برای شما  نبود و برای شما خلق نشده بود ، امانتی بود که خدا نزد شما گذارده بود تا بتوانید یک امانتدار خوبی  برای صاحبش تحویل دهید خدا  را شکر کنید که فرزند شما سرش به سر چوبه دار نرفت . خدا را شکرکنید که فرزند شما به نام منافق به نام ضد انقلاب در زندانها نیفتاد . خدا را شکر کن که به جای اینکه  در زندان به ملاقات پسرت بیائی در بیمارستان ها به ملاقات فرزندت آمدی ، خدا را شکر کن که فرزندی را تحویل جامعه دادی و شیر حلالی دادی که  توانست اگر زندگیش موثر نباشد مرگش برای اسلام باشد .خدا را شکر کنید و بگوئید خدایا رضا برضائک ، خدایا رضا برضائک....

خدایا راضیم به رضای تو و هر پیشامدی که از پیش تو بیاید استقبال میکنم پدر و مادرم امیدارم که مرا ببخشید  زیرا زخمتم را کشیدید تا بتوانید مرا بزرگ کنید و حاصل زحمات خود را ببینید پدر و مادر عزیزم  اگر نتوانستم فرزندی خوبی برای شما باشم به این خاطر بود که می خواستم پاسداری خوب برای اسلام باشم  و اگر برای شما خدمتی نکردم  می خواستم خدمتی برای اسلام بکنم ، امیدوارم مرگم خدمتی برای اسلام باشد . من فکر میکنم که همه پدر و مادر ها آرزویشان این است که فرزندشان درنهایت سعادتمندی و خوشبخت شوند . خوب چه سعادتی بهتراز دیدار شهدا ؟ چه سعادتی اکرم ؟ چه سعادتی بهتر از این که  در جمع سفره آنها باشیم  و از خوان نعمتهای خداوند بهره مند شویم ؟ چه سعادتی بهتر از اینکه در نهایت رسیدن به لقا الله است ؟ مادر هرگز این فکرها را نکن که فرزندم تباه شده یا زود مرگش فرا رسید زیرا انا الله و انا الیه راجعون از طرف او آمدیم و به طرف او خواهیم رفت . همه دیر یا زود خواهند رفت من شهادت را جز سعادت و رسیدن به آرزوها  دور و دراز خود ، چیز دیگری  نمی دانم .  زیرا  آرزو داشتم به مرگ طبیعی نمیرم . خدایا تو خود آگاهی که آرزویم  این بود که به شهادت بمیرم و در نهایت به یاد گفته های رهبری کبیر انقلابم این قلب تپنده امت اسلام این فروغ چشمهای مسلمانان می افتم که می فرماید : قلبها به امید شهادت می تپید . امیدوارم قلبی بدون  شهادت از کار نیفتد . خدایا ، بارالها تو خود بهتر میدانی ، تو به دل هایمان آگاهی که ما به شهادت امید زیادی  داریم  که شاید با شهادت بتوانم برای خود توشه ای جمع کنیم زیرا در دنیا که  نتوانسیم برای خود چپزی  جمع کنیم . خدایا ما به شهادت امید زیادی داریم . خدایا ما را نا امید نکن یا ارحم الرحمین یا احکم الحاکمین و بعد به برادرم خلیل و خواهرم  وصیعت میکنم  به تقوا و پرهیز از گناه و عفت و پاکدامنی و مودت و دوستی با هم  و حفظ ناموس آنها ، که اگر رعایت حجاب اسلامی را نکنند مورد نفرین خداوند و مورد نفرین شهدا واقع میشوید ، اقامه نماز در اوقات خود و سایر و اجبات شرعیه  و اینکه حقیر را در حالی از دعاهای خود خیر و طلب مغفرت و رحمت فراموش نکنند  و آنها را به خدا می سپارم و از کسانیکه در حق  آنها بدی کرده ام عاجزانه و ملتمسانه میخواهم به خاطر رضای خدا و به بزرگی و مردانگی خودشان مرا عفو کنند و اگرمن از کسی خدای نکرده بدی دیده باشم همه را حلال میکنم . نمازم را آیت الله موسوی امام جمعه محبوب زنجان بخواند و هر جا مادرم صلاح بداند مرا دفن کنید یک سال نماز قضا د ارم که آن را برادرم  خلیل یا دیگران بجا بیاورند و از وی میخواهم که سنگرم را خالی نگذارد اسلحه خونین را در دست بگیرد و بجنگد ، آنقدر بجنگد که تا به کربلا برسد ، شاید ما نتوانستیم کربلا را ببینیم ولی او ازعوض ما به کربلا برسد ، وقتی به کربلا برسد ، بگوید حسین جان ، ای حسین ، ما تا اینجا برسیم  شهدای زیادی دادیم آنها هم آرزوی دیدن کربلای تو را داشتند ، آنها هم می گفتند خدایا مگر روزی میشود ما با لباسها و دستهای خاک آلود به مرقد  مولایمان سرورمان حسین ابن علی (ع)  برسیم و مرقدش را در آغوش بگیرم و بگوئیم اماما ، ما آمدیم … اما اگر نبودیم 1400 سال پیش  که به ندای هل من ناصرت لبیک بگوییم الان به  ندای فرزندت خمینی روح الله لبیک گفتیم..

برادرم  توصیه  میکنم که در اجتماعات ، در دعای کمیل ها ، در دعای توسل ها ، در ادعیه های دیگر، در سوگواریها ، در مجالس فعالانه شرکت  نماید . ما که نتوانستیم وظیفه خود را برای اسلام و انجام  دین خود به این امت شهید  پرور ادا بکنیم ، سعی نمائید از عوض خود و از عوض ما دین و وظیفه خود را انجام دهد . برادرم سعی کن  در جامعه طوری رفتار نمائی که الگو و اسوه باشی هرگز از تو به بدی یاد نکنند . بلکه بعنوان یک فرد مسلمان ، بچه مسلمان یک حزب الهی و یک خط امامی و یک سرباز امام به تو بنگرند . سعی کن اخلاق و رفتار و کردارت طوری باشد که مردم از تو نرنجند . مردم از تو جز خاطرات خوب چیزی نداشته باشند ما که عمرمان در فلاکت و بدبختی به سر بردیم لااقل شما بتوانید برای خود مسلمانان واقعی و سربازانی راستین برای امام زمان ( عج ) باشید.. انشاءالله

متن کامل وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی

و این جمله را من میگویم که غیر از افراد یاد شده هیچ کس به هیچ عنوان حق ندارد خود ، را به من نسبت دهد زیرا دل پر خونی که دارم برای خودم هست و خدایا تو شاهد باش که من این دل پر خونم را که از دست این از خدا بی خبران به هیچ کسی نگفته ام و درد دلم را جز افرادیکه محرم رازم بوده اند نگفته ام . خدایا همیشه از یک چیزی رنج میبردم و آن این بود که خدایا چرا ما نتوانستیم مثل سایرین باشیم . خدایا تو شاهد باش که من امر به معروفم را کردم ، خدایا تو  شاهد باش که آنقدر تذکرات دادم ، خدایا من با آنها با مهربانی رفتار کردم ، خدایا در مقابل حرفهای زشتشان درمقابل تهمت هایشان درمقابل افتراهایشان من به آنها روی خوش نشان دادم تا بلکه اخلاقم ، رفتارم بتواند تاثیر بگذارد. خدایا به جبهه رفتم .:گفتم : شاید به خاطر اینکه بدانیم ما در جبهه هستیم تاثیری بگذارد.ولی گوئی این بود که ثم بکن عمی فهم لا یعقلون گوئی که مهر بر لبانشان وبر قلبهایشان زده اند و هیچ تاثیری نداشت . خدایا من وظیفه ام را انجام داده ام . خدایا اگر قابل هدایت باشند به بزرگی خودت آنها را و ما را هدایت فرما و اگر نه هر طور که خود صلاح میدانی رفتا نما در نهایت از وسائلم یکی از انگشترهایم به مادرم و یکی به برادرم عزیزم به معلم به راهنمایم به کسی که مرا از منجلات ضلالت دستم را گرفت و بیرون کشید و همه چیزم را مدیون او میدانم برادر عزیزتر از جانم برادر محمد اشتری میرسد در مورد وسائلم برادر اشتری و خلیل تصمیم بگیرند و در مورد جزواتی که دارم و مربوط به سپاه میشود آنها را برادر اشتری هر طور تصمیم گرفتند وکیل اند . مبلغی پول دارم که مقداری از آن را برای کمک به جبهه های جنگ به امام جمعه و یا اگر توانستید به حاج آقا رفسنجانی و یا افرادی ذیصلاح بدهید و در مورد بقیه مختارید .

همه شما را به خداوند بزرگ می سپارم و از شما امید دعای خیر دارم . به امید پیروزی رزمندگان اسلام ، به امید برافراشته شدن پرچم پرافتخار لا اله الا الله و محمد رسول الله بر مناره های مرقد مطهر حسین  ابن علی ( ع) و بر قنبد قدس و بر سر کاخهای کرملین و سفید.....

واسلام علی من اتبع الهدی

الحقیر علیرضا مولائی

الهی یا حمید به حق محمد یا عالی به حق علی یا فاطر به حق فاطمه یه محسن  به حق محسن به حق الحسن یا قدیم الاحسان به حق حسین و به آبروی حسین اللهم رزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه و صدق فی النیت و عرفانا الحرمه و توفیق الشهاده فی سبیلک و توبه قبل الموت و راحت عند الموت  و راحت  عند الموت و مغفرت  بعد   الموت و نجات من النار و دخول  فی جنه و عافیه فی الدنیا  و الاخره الهم طهر قلبی من نفاق و عملی  من ریا و لسانی من کبر هذا مقام العائد یک من النار  الههم  النصر الاسلام و المسلمین اللهم الخصرا الکفار و المنافقین و خضل من خضل و النصر من نصر الهم النصر الجیوش المسلمین و اساکرا الموحدین اللهم احفظ اما منا الخمینی الهم ایدامامنا الخمینی اللهم اجعلنی من جندک فان جندک هم الغالبون الهم اجعلنی من حزبک فان حزبک هم المفلحون و اجعلنی من  التوابین و اجعلنی  من المطهرین اللهم اهدنا بهدایت القران اللهم رزقنا توفیق شفاعت الحسین فی یوم الموعود اللهم وففقنا لما تحب و ترضا اللهم وففقنا لما تحب و ترضا اللهم وففقنا لماتحب و ترضا  یا کریم  یا کریم  یا  رحیم ارحم عبدک الضعیف الدلیل برحمتک با ارحم الراحمین به حق  محمد و آله الطاهرین اللهم طل علی محمد و آل محمد

( روحش شاد و یادش گرامی ) 

متن کامل وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی

راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست

آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

( حافظ )

با ذکر صلواتی یاد و نام تمامی شهیدان دل باخته حق و حقیقت را گرامی داشته

و برای فرج آقا صاحب عصر و زمان (عج) دعا کنیم.

( التماس دعا ) 




ادامه مطلب

[ جمعه 101/8/27 ] [ 8:34 عصر ] [ عباس لشگری ]