سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

یـا اکـرَم الا کـرَمیـنَ

ای کریم ترین کریمان 

اَنَّّ اٌلمُتَّقینَ فی جَنّاتٍ وَ نَهَرٍ ، فی مَقعدِ صِدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِرٍ .

بدرستِیکه پرهیزکاران درباغها و کنار نهرهای بهشت ابد منزل گزینند ،

در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزّت و سلطنت جاودانی متنعّمند

 (سوره القمر، آیات 54 و 55 )

رقـص و جـولان بـر سـر مـیـدان کـنـند

رقـص انـدر خـون خــود مـردان کـنـند

چـون رهـنـد از دسـت خـود دسـتی زنـند

چـون جـهـند از نقـص خـود رقصی کـنـند

 سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

زندگینامه سردار شهید علیرضا مولایی

سردار شهید علیرضا مولایی فرمانده دلاور گردان حضرت آمام حسین (ع) لشگر 31 عاشورا در سال 1344در شهر زنجان متولد شد و بعد از گذراندن دوره ابتدائی و راهنمایی تا سال دوم دبیرستان که مقارن با اعتراضات سال 57 شد.  محصل بود و درس می خواند. با آغاز انقلاب اسلامی به جمع مبارزان انقلاب پیوسته و تا پیروزی انقلاب اسلامی تمام مقصدش پیروزی آرمان ها و ارزشهای پیر جماران شد . پس از پیروزى انقلاب اسلامى هم به نیروهای حزب اللهی شهرپیوست و در درگیریهای خونین سال 59 با ایادی گروهک های چپ و ضدانقلاب در چهارراه تا سبزمیدان زنجان نقش ارزنده و قابل توجه ای داشت 

 

با آغاز دوره های آموزش نظامی جزو اولین کسانى بود که به عضویت این کلاس ها درآمد و به عنوان نیروهای مردمی مشغول حفاظت و حراست از انقلاب و آرامش و امنیت شهر شد . علیرضا در کنار فعالیتهاى اجتماعى، به تحصیل ادامه داد و دوره متوسطه را در دبیرستان "شهید محمد منتظرى فعلى" پى گرفت. با آغاز جنگ تحمیلى در شهریور 1359 و فرمان امام کبنی بر تشکیل بسیج عمومی ، علیرضا بدون فوت وقت نام نویسی کرده و نام زیبای بسیجی را نشان خود کرد . برای اولین بار نوروز سال 1360 هنگامى که تعطیلات نوروزی مدارس آغاز شد عزم میدان نبرد نمود و برای اعزام به جبهه ثبت نام کرد ، اما با ممانعت شدید خانواده روبرو شد ، بى خبر خود را به جبهه سرپل ذهاب رساند. اما مسوولین نظامى او را به دلیل کمی سن به پشت جبهه بازگرداندند. درست آخرهای  دوم دبیرستان بود که پرنده روحش قفس را شکسته و با نیمه کاره گذاشتن تحصیل راهی میادین جنگ شد .

سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

درسال 60 عضو نیمه فعال سپاه شد و برای اولین اعزام  به جبهه جنوب جزیره مجنون (جزیره مینوی آبادان ) فرستاده شد که اکثر نیروهای پیشسکوت رزمنده زنجان در آنجا بودند. در سال 1361 در علمیات‏ هاى فتح ‏المبین و بیت ‏المقدس شرکت کرد و از ناحیه فک و دست چپ مجروح شد. بعد از بهبودى به مناطق عملیاتى بازگشت و با فرماندهى یک دسته نظامى متشکل از نیروهاى زنجان  در عملیات "رمضان" حضور یافت. در عملیات محرم نیز فرماندهى گردانى را به عهده داشت و در این عملیات بار دیگر از ناحیه  شکم مجروح شد و در بیمارستان بسترى گردید.

علیرضا بعداز بهبود نسبی  زخم ها دیگر استراحتی نکرده و بار دیگر به جبهه برگشت و با همان حال و روز مجروح  در عملیات والفجر دو شرکت کرد. در سال 1362 با معرفى لشگر لشگر 17 علی ابن ابیطالب به اتفاق دو تن از دوستانش، سردار شهید ناصر اشترى و سردار شهید حسن باقرى ، دوره آموزشى فرماندهى را در تهران گذراند. بعد از پایان این دوره، مسوولیت آموزش نیروهاى "طرح لبیک یا خمینى" به او واگذار شد ، اما مولایى با گذشت مدت زمان اندکى ، این مسوولیت دفتری را رها کرد و بار دیگر به عنوان رزمنده عازم ستاد فرماندهی لشگر 17 علی ابن ابیطالب شد . در اسفندماه سال 1362 مسوولیت معاونت گردان حضرت ولیعصر (عج)  لشگر 17 على‏ ابن ابى ‏طالب (ع) را پذیرفته و به اتفاق نیروهاى زنجانی این گردان در علمیات خیبر منطقه جزایر مجنون عراق شرکت کرد.

سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

در این عملیات عاشورایی رزمندگان گردان حضرت ولیعصر (عج) به فرماندهی سردار دلاور شهید حسن باقری چنان درخشیده و حماسه بی بدیل و کم نظیری را از ایثار و شجاعت و غیرت  به تماشا گذاشتند که خاطره اش سال ها زبانزد فرماندهان بلند مرتبه جنگ بود . علیرضا و برادرش خلیل هر دو در این عملیات مجروح شدند و خلیل با وجود جراحت، علیرضا را چند کیلومتر به کول گرفت و به پشت جبهه رسانید. علیرضا از ناحیه چشم مجروح شده بود، مداواى پزشکان درباره او مؤثر واقع نشد و چشم راستش را از دست داد و دست چپش هم در اثر جراحات وارده نیمه کاره و ضعیف شد. با وجود این دست از مبارزه و تلاش برنداشت و پس از بهبودى نسبی باردیگر به جبهه بازگشت. در سال 1364 مسوولیت آموزش نظامى لشکر 31 عاشورا را برعهده گرفت و با شروع عملیات والفجر هشت با حفظ سمت ، مسوولیت فرماندهى گردان امام حسین (ع) لشگر 31 عاشورا را به عهده گرفت و به خطوط پدافندی فاو عراق اعزام شد .

علیرضا در چهارم آذرماه 1365 هنگامى که در مقر لشگر 31 عاشورا در منطقه دزفول نیروهاى گردان امام حسین (ع) را براى شرکت در عملیات کربلاى چهار آماده مى ‏کرد، پس از نماز ظهر، مقر توسط  هواپیماهاى عراقى بمباران شد. او ناگهان متوجه رزمنده‏ اى شد که مورد اصابت ترکش قرار گرفته و به زمین افتاده است. به سرعت به طرف آن رزمنده مجروح رفت و او را در آغوش کشید ، خواست که کمکش کنه اما بمب دوم امان نداد و درست جای قبلی فرود آمد و رزمنده و سردار را غرقه درخون و ترکش کرد . علیرضا از ناحیه شکم مورد اصابت ترکش قرار گرفته و زخمی بزرگ برداشته بود . امداد اکتفا نکرد و علیرضا در بیست و یک سالگی ندای حق را لبیک گفت و خشنود و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .

علیرضا شش سال از عمرش را در جبهه‏ های حق علیه باطل گذراند و حماسه های بیشماری از جسارات و شجاعت و غیرت را از خود به یادگار گذاشت . رادیو و تلویزیون ملی عراق شهادت او را خبر رسانی کرده و شهادتش را یک پیروزى بزرگ براى ارتش و نیروی هوایی عراق اعلام کرد. پیکرپاک گلگون علیرضا بعد از انتقال به زنجان در "مزار پایین" به خاک سپرده شد.

  روحش شاد و نامش جاوید

سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

در فرازى از وصیتنامه سردار شهید علیرضا مولایی آمده است :

ما براى پول و اینها به جبهه نرفتیم. ما رفتیم تا گمشده خود را در جبهه پیدا کنیم و به معشوق خود برسیم. ما مى‏ گوییم شهادت مرگ تحمیلى از طرف دشمن به ما نیست بلکه رفیع ‏ترین قله‏ هاى سعادت و پیروزى است. 

سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

در بخش دیگرى از وصیت‏نامه شهید مولایی به اصل دنیا آمده است :

براى نیل به خوشگذرانیها و فحشاء و منکر باید از روى جنازه‏ هاى حزب ‏الله بگذرید ولى نمى توانید این کار را بکنید چرا که حزب ‏الله همچون گندم فراوان است، هر سال درو مى ‏شود ولى سال دیگر با مقاومتى استوارتر از پیش قد علم مى ‏کند.

سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

در قسمتی دیگر از وصیت نامه شهید علیرضا مولایی آمده که :

خدایا ....!؟

صدای حسینت را می شنوم که در شب قبل از عروج ، شمع ها را خاموش کرد و فرمود که بروید که فردا روز ماندن نیست . ماندن فقط امشب است، آنان که می خواهند بمانند امروز بروند که فردا روز رفتن است و روز ماندن نیست . فردا روز چه به دست آوردن نیست ، فردا روز همه چیز از دست دادن است . آنها که همه چیز ندارند که از دست بدهند ، بروند و شهیدان بمانند تا فردایی دیگر پوچی بودن را ارزنی ماندگان کنند و پاکی شدن را برگزینند و چه نیکو بود این شیوه . من آن شب ماندم و امروز می روم ، می روم تا آنچه که دارم بدهم .

( نامش جاوید و یادش گرامی )

سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

عـاشـقـان روی او را خـانـه و کـاشـانـه نیـست

مـرغ بـال و پـرشکـسته فـکر بـاغ و لانـه نیـست

گـر اسـیر روی اویـی نیـست شـو ، پـروانـه شـو

پـای بـنـد ملـک هسـتی در خـور پـروانـه نیست

مـی گـساران را دل از عـالـم بُـردن شـیوه اسـت

آنـکـه رنـگ و بـوی دارد لایـق میـخـانـه نیست

(حضرت امام خمینی «ره» )

سرداران زنجان سردار شهید علیرضا مولایی

با صلواتی یاد و نام تمامی شهیدان دل باخته حق و حقیقت را گرامی داشته

و برای فرج آقا صاحب زمان (عج) دعا کنیم .

(با التماس دعا )

 

 




ادامه مطلب

[ یکشنبه 85/8/7 ] [ 5:46 عصر ] [ عباس لشگری ]