سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرداران زنجان سردار شهید ناصر اجاقلو

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ

و اگر در راه خدا شهید شوید یا بمیرید، یقیناً آمرزش و رحمتی از سوی خدا، بهتر است از آنچه [آنان از مال و منال دنیا] جمع می کنند.

 (سوره آل عمران     157)

هـر دل کـه کـند طـو اف گـرد در عشــق

جـان خسـتة کـند بـه آخر از خنجر عشـق

سرداران زنجان سردار شهید ناصر اجاقلو

سردار دلاور پاسدار شهید ناصر اجاقلو در سال 1341 شمسی درشهرستان زنجان چشم به جهان گشود و در بهمن ماه سال 1364 شمسی در سن 25 سالگی در عملیات غرورآفرین وبی نظیر والفجر هشت (آزاد سازی بندر و شهر فاو عراق) در کسوت معاونت گردان حضرت ابوالفضل (ع)،لشگر 31 عاشورا،در منطقه پدافندی کارخانه نمک شهر فاو عراق به آرزوی ترین خود رسیده و سبکبار و خونین بال تا عرش الهی اوج گرفت .

مزوی بر زندگانی سردار شهید ناصر اجاقلو ( کلامی )

ناصر ازجمله نیروهای دلداده و عاشق حضرت امام خمینی(ره) بود که مدتها قبل ازپیروزی انقلاب فعالیتهای سیاسی داشت و با پخش اعلامیه و شعارنویسی با رژیم پهلوی مبارزه میکرد،بعد از پیروزی انقلاب در بهمن 57 هم از جمله کسانی بود که از اولین ساعات برای حراست و پاسداری ازدست آوردها و آرمانها،آستین بالازده وهمچون سربازی کوچک مشغول نکهبانی و حفاظت از انقلاب میشود، شهید اوجاقلو بقدری شفته خدمت به امام و انقلاب بود که با تشکل سپاه پاسدران انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام (ره) با شور وشوق وارد سپاه شده و مخلصانه و عاشق تمامی وقت و زندگانی خود راوقف پیشبرد اهداف انقلاب و پاسداری از آرمان های مقدس آن می نماید .

سردار شهید ناصر اجاقلو از جمله نیروهای معروف و شناسنامه داری بود که در سال های 58 تا 60 که اوج درگیریهای خیابانی نیروهای انقلابی با مزدوران و ایادی جیره خار گروهگ های ضد انقلاب در داخل شهر زنجان،مردانه وبی پروا قد علم کرده و ایستاده گی می کردند،،تعدادی جوان کم سن و سال و پرشور وپرسر و صدا که بدون هیچ چشم داشت و ادعائی،عاشقانه و پاکباز، تمامی بود ونبود خود را در کف گرفته و با قدرت و هیبت به    خیل عظیم وبیشمار ناجوانمردان منافق و ایادی گروهگ های ضد انقلاب در داخل شهر زنجان یورش آورده و مظلومانه با کتک خوردن و زخمی شدن از فعالیت های تفرقه برانگیزشان جلوکیری میکردن، آنان عده ای بودند که طریق و مسلک شون، راه و رسم بت شکن زمانه و تنها آرزوشان پیشرفت و پیشبرد اهداف و آرمان های انقلاب بود،آنها به حقیقت دل باخته امام (ره) بودندو یگانه مسیر موفقیت و سربلندی انقلابش را پیروی و فرمانبری بی چون و چرا از مقام معظم رهبری و احیاء و اجرای قوانین مقدس اسلام ناب محمدی (ص)  می دانستند و برای اثبات این حرفشان جانشان را نیز بدون هیچ گونه چشمداشتی قربانی راه انقلاب و امام میکردند.

( یاد تمامی آن بچه های باغیرت و بی ادعا گرامیباد )

سرداران زنجان سردار شهید ناصر اجاقلو

شهید اجاقلو با آغاز فتنه ها و درگیریهای مسلحانه گروهگهای ضد انقلاب در منطقه کردستان دلاورانه کوله بار جنگ و دفاع برداشته و سراسیمه رهسپار جبهه های نبرد شده و چند سالی را دلیرانه و پاکباز مشغول نبرد با ایادی مزدور شرق و غرب می شود و در این مدت چنان حماسه های جاویدی را از خود به یادگار می گذارد که هرکدامش حکایتی است از عشق و عاشقی .

شهید اوجاقلو با شنیدن خبر تجاوز نیروهای بعثی عراق به مرزهای کشور وآغازجنگ ، بی درنگ به سمت جنوب گشور حرکت می کند و اولین یگان های رزمی استان زنجان را با خیل کثیری از نیروهای پیشتاز و جان برکف  بسیجی پایه ریزی کرده و به مقابله با مزدوران متجاوز عراقی می روند.ناصر بعد از پیوستن به یاران عاشق پیشه و دلاور زنجانی دیگر از جمع ایشان جدا نشده و از همان لحظه آغازین شکل گیری گردانهای خط شکن حضرت ولیعصر(عج) و حضرت امام حسین (ع) زنجان همچو سربازی وفادار دوش به دوش همسنگران مشغول جانبازی شده و سالهای سال بی ادعا و مخلص در سرد و گرم جبهه ها جانانه کوشیده و با صرف سلامتی و آرامش خویش ، امنیت و ثبات را برای کشور وانقلاب  و مردم به ارمغان آورد .

شهید اوجاقلو در عملیات بیت المقدس ( آزادی خونین شهر) به شدت مجروح شده و مدتی در بیمارستان بستری میشود، اما با این وجود پس از مرخصی از بیمارستان بی درنگ راهی منطقه شده وبا آن وضع جسمانی عاشقانه باردیگرلباس رزم برتن میکند و طولی نمیکشید که دوباره درعملیات  رمضان چنان از ناحیه سرزخمی میشود که زنده ماندنش به گفته بسیاری از همرزمانش به معجزه می ماند!؟ ناصرکه اصلا طاقت دوری از میادین نبرد و یاران همسنگرش را نداشت با بهبود اندک زخم سرش سراسیمه خود را به جبهه رسانده و مشغول خدمت می شود و با همان جسم رنجور و مجروح دلاورانه در چند عملیات دیگر شرکت میکند و دوباره درعملیات بدر (1363 - شرق دجله) ازناحیه پا مجروح شده و به دلیل خون ریزی شدید با اجبار و اصرار همرزمان به عقبه جبهه منتقل می شود .

بزرگترین رویا و آرزوی سردار سرگشته جبهه های جنگ،شهادت و قربانی شدن در راه معشوق بود و عظیم ترین درد و مصیبتی که موجب اندوه و بی تابی اش میشد ، شهادت یک به یک دوستان صمیمی و یاران همرزمش بود که مثال آتش وجود زخمی و خسته اش را میسوزاند. ناصر در مدت شش سال جنگ ودفاع در هر عملیاتی تعدادی از بهترین یاران و دوستان همدل وهم زبانش را تا آخرین لحظات شهادتشان بدرقه کرده و تابوت مطهرشان را تا گلزار شهدا حمل کرده بود، او واقعا همه همسنگرانی را که با هم به انقلاب پیوسته و به جبهه آمده بودند را از دست داده بود و نگران و حیرت زده از نرفتن و مقبول دردگاه حق نشدن ، همچون شمعی در فراق یاران سفر کرده می سوخت و آب می شد و چون عاشقی صادق در جلب نظر محبوب مجنون وار عمر وجوانی و زندگانی خود را در کف نهاده و پروانه صفت راه مقصود در پیش گرفته وشبانه روزی و مستمر مشغول خدمت و جهاد مخلصانه در میادین نبرد خیر و شر شده بود.

ناصر اکثر ایام تو جبهه و خط مقدم بود و وقتی هم واسه مرخصی برمیگشت ، آنچنان دچاردلتنگی و هجران میشد که مرخصی گردان تموم نشده به منطقه برمیگشت وخودشو میون چادرهای خالی نیروها مشغول میکرد! خلاصه سردار گمنام شهرمون چنان درآتش عشق شهادت و وصال یارمیسوخت وپرو بال میزد که  دیوانه وار وسر از پای نشناخته در هر عملیاتی حضور فعال و چشمگیر پیدا میکرد و چون واقعا باایمان واعتقادی استوار وپابرجا می جنگید، همیشه چنان حماسه می آفرید که باعث روحیه گرفتن سایر رزمندگان و دوستانش میشد و همیشه هم بااین آرزو و تمنا که شاید این دفعه قرعه قبال بنامش بخورد و شهادت این هدیه و تفهه الهی از سوی خداوندگار عاشق کش و مجنون پرور نصیب حال پریشانش شود، عاشقانه و شیدا پا به میانه نبرد می گذاشت .

سرداران زنجان سردار شهید ناصر اجاقلو

شهید اجاقلو این دست پرورده روح الله ، چنان خاکی و بی ادعا بود که با اینکه از فرماندهان گردان محسوب میشد، خودش همچون یک رزمنده ساده در خط اول درگیری ها با دشمن زبون می جنگید و شبهای سرد غرب و جنوب مثل سایر رزمندگان گردان در سنگرهای نمناک و داغ شان نگهبانی میداد و همپای دیگر نیروها تا آخرین لحظه نبرد ایستاده گی میکرد و در اوج نبرد و زیر آتش مستمر و فلج کننده عراقها به مهمات پخش کن گردان هم مبدل میگشت و بدون ترس از سفیر گلوله های مستمر تک تیراندازان عراقی و تیرهای مستقیم تانگها و ترگش های داغ و بیشمار اداوت سنگین شان ، جسورانه میون سنگرها رفت وآمد میکرد و بی پروا و بی وقفه نیاز هر رزمنده ای را سریع برطرف میکرد .

قبل از عملیات باورنکردنی و فوق العاده  والفجر 8 در بهمن ماه 1364 و گذاشتن از اروندرود و تصرف بندر فاو عراق ، شهید ناصر اوجاقلو یکی از فرماندگان دلیر وسخت کوش گردان خط شکن و غواص حضرت علی اصغر(ع) زنجان بود و در نقطه نامعلوم (روستای قجریه در کنار کارون) با جان و دل نیروهای غواص و خاکی وآبی گردان را آموزش داده و برای عملیات آماده شان میکرد،اما چند روزمانده به آغازعملیات از سوی فرمانده وقت لشگر 31 عاشورا ، سردار امین شریعتی احضار شده و بدلیل سابقه عملیاتی و شجاعتش هدایت نیروهای گردان حضرت ابوالفضل (ع) در یکی از دشوارترین مراحل عملیات برعهده اش نهاده میشود وناصر هم در کسوت معاونت گردان ، پا به میدان منطقه عملیاتی فاو گزارده و در اولین اقدام با قدرت و شجاعتی مثل زدنی یکی ازگردان های لشگر 31 عاشورا را که در حلقه محاصره تنگ کماندوهای گارد ریاست جمهوری عراق گیر افتاده بودند را از محاصره خارج کرده و در نبردی نزدیک و سنگین موفق به نابودی تعداد زیادی از مزدوران بعثی و خسارت چشمگیر به ماشین جنگی عراق مستقردر منطقه عملیاتی فاو میشود .

فرادی همان روز هم بدلیل مقاومت سنگین و فشار خردکننده عراقها در اطراف کارخانه نمک شهر فاو عراق، ماموریت درهم شکستن خطوط دفاعی دشمن و تصرف کارخانه نمک به عهده ناصر ونیروهای جان برکف گردانش گزارده میشود و بعد از چند روز نبرد و پیکار نزدیک و جانانه با خیل عظیم تانکها و نیروهای دشمن و با به یادگار گزاردن حماسه های با شگوهی از اخلاص و ایثار و گذشت و وفاداری در همان منطقه بر اثر اصابت گلوله مستقیم تیربار تانک دشمن و سوختگی و مسمومیت شدید ناشی از استنشاق کازهای شیمیایی به شهادت میرسد و همچون پروانه سوخته ای با پیکری خونین و مجروح از جفای ستمگاران زمان، سکبال و عاشق تا سرای معشوق پرواز میکند وعاقبت پس از سالها چشم انتظاری عاقبت مقبول درگاه شده و قرعه اقبال به نامش میخورد .

 ( روحش شاد و راهش پایدار )

سرداران زنجان سردار شهید ناصر اجاقلو

همانا ، گرامیترین مرگ ها کشته شدن در راه خداست .

سوگند بدان کس که جان علی در دست اوست ، هزار مرتبه شمشیر خوردن بر من آسانتر است ، تا در بستر مردن .

)خطبة 123 نهج البلاغه ص 12  (

سرداران زنجان سردار شهید ناصر اجاقلو

چـون نـعـره زنـان قـصـد بـه کـوی تـوکـنـم

جــان در ســر و کـــار آرزوی تـــو کــنـم

در هــر نـفــسـم هــزارجــان می بــایــد

تــا رقــص کــنـان نــثـار روی تــو کــنـم

(عطارنیشابوری)

در دست نوشتة ای که از سردار شهید نا صر اجاقلو به جای مانده ، آمده که :

کاش مرگ ما در راه خودش باشد و از شهیدان دور نباشیم ، ای شهیدان اگر چه روسیاهم ولی با یاری خدا می آیم .

سرداران زنجان سردار شهید ناصر اجاقلو

در طـریـق عـشـقـبـازی امـن و آسـایـش بـلاسـت

ریـش بـاد آن دل که بـا درد تـو خـواهـد مـرهـمـی

اهـل کــام و نــاز را در کــوی رنــدی راه نیـسـت

رهـروی بـایـد جـهـانـسـوزی نـه خـامـی بیـغـمی

(حافظ)

سرداران زنجان سردار شهید ناصر اجاقلو

با صلواتی یاد و نام تمامی شهیدان دل باخته حق و حقیقت را گرامی داشته

و برای فرج آقا صاحب عصر و زمان (عج) دعا کنیم .

 ( التماس دعا ) 




ادامه مطلب

[ سه شنبه 93/11/14 ] [ 12:27 صبح ] [ عباس لشگری ]