سرداران زنجان سردار شهید حمید احدی
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.
( آیه 169سوره آل عمران)
عشقا ، تویی سطان من ، ازبهرمن داری بزن
روشن ندارد خانه را قندیل ناآویخته
( مولانا )
زندگینامه سردارشهید حمید احدی :
در شهریور سال 1341 ه ش در زنجان متولد شد . پدرش ، نقاش بود . حمید در نزد مادر بزرگش به فراگیری قرآن و احکام اسلامی پرداخت . دوره ابتدایی را در دبستان فردوسی (شهید چمران فعلی ) در سال های 1354 – 1348 گذراند . به خاطر بازیگوشی درسال دوم دبستان مردود شد . پس از پایان دوره ابتدایی به مدرسه راهنمایی توفیق رفت و با پشت سر گذاشتن این دوره در دبیرستان ارفعی دیپلم گرفت .
با پیروزی شکومند انقلاب اسلامی و آغاز درگیری های گروهک های ضد انقلاب، شهید حمید احدی شغل کارمندی را رها کرده و عاشقانه به بسیج پیوسته و پس از گذراندن دوره آموزش نظامی به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و در اندک زمان کوتاهی با لیاقت و شجاعتی که ازخود نشان داد به فرماندهی گردان منصوب شد.
آغاز فعالیت شهید احدی در سپاه با غائله کردستان همراه شده و ایشان برای پاسداری و حراست از آرمان ها و ارزش های والای انقلاب و خاموش کردن شعله های فتنه و نفاق دشمنان کوردل و مزدور ضد انقلاب به مناطق درگیری اعزام و چندین ماه در آنجا مشغول خدمت شد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق شهید احدی کوله بار جهاد برداشته و عاشقانه بسوی وادی عشاق پروانه صفت رهسپار می شوند و تا لحظه شهادت در منطقه جنوب مخلصانه و با شجاعت تمام به نبرد با دشمن بعثی پرداخته و در این مدت دوبار از ناحیه پا و دست و سینه به شدت مجروح شد ولی هیچکدام از این صدمات و زخمی شدن ها وی را از حضور دوباره در میادین جنگ غافل نکرد.
*عشق به ولایت خصیصه بارز شهید احدی
شهید احدی عاشق و دلباخته حضرت امام خمینی (ره) بود و عشق به ولایت و رهبری را انگیزه گرایش خود به سوی جهاد و مبارزه می دانست. وی آنقدر به سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) عشق می ورزید که هرسال در روز عاشورا به رسم قدیمی زنجانی ها در جبهه حلیم می پخت و بین رزمندگان توزیع می کردند و به یاد آن سرور و سالار صحنه کربلا این یک بیت شعر را درپشت ماشین خود نوشته بود .
از حـسـن روی یـوسـف دسـتی بـریـده بـودنـد
از حـسـن دلــبـر مـا سـرهـا بــریـده بـاشـد
در عملیات عاشورائی بــدر ، گردان حضرت امام سجاد (ع) که شامل رزمندگان بسیجی شهرستان زنجان و یکی از گردان های خط شکن لشگر31 عاشورا بود، تحت فرماندهی جسورانه و شجاعانه سردارشهید حمید احــدی عمل کرد و یکی از سخت ترین خط های پدافندی دشمن بعثی را درهم کوبیده و درکمال قدرت خاکریزهای اول عراقی ها را به تصرف خود درآورده و با پیشروی به سمت اتوبان بصره به العماره درکناررودخانه دجله و روبروی نخلستان های روستای حــرمـه مستقرشده و همانجا خط پدافندی را تشکیل وشروع به تثبت خط و مقابله با پاتک های سهمگین مزدوران عراقی کرد.
فرادی همان روز طرف های ساعت 3 بعدازظهر شهید احدی به همراه چندنفر از بچه های گردان برای شناسائی منطقه به سمت مواضع دشمن حرکت کرد و درمسیر حرکت با تانک های عراقی مواجه شدند، تانک ها شروع به تیراندازی کرده و گلوله توپی کنار بچه ها منفجرشده و تعدادی ترکش به صورت زیبای فرمانده غیرت مند سپاه اسلام سردار حمید احدی خورده ودهان و چانه ایشان را از بین برده و باعث شهادت ایشان شد.
آری عاشقان در بزمگاه سرخ فام عشق، درپیش دیدگان معشوق همچون شمعی شعله ور می سوزند و دم فرو نمی آوردند ، چرا که آنان عارفان و معرفت یافتگانی هستند که درس عشق و عشقبازی را از مکتب خونین عاشورا آموخته و به حقیقت شیفته لقای یار و محبوب خویش اند و به این ترتیب دیگرباره عاشقی دل باخته، مجنونی شیدا و رهروی صادق با چهره ای خونین و پیکری مجروح، بال و پر می گشاید و تا عرش خدا پرواز کرده و در جوار رحمت ازلی منزل می کنند.
آنک چون جرجیس اندر امتحان عشق ما
گشت او صد بار زنده کشته شد صد ره شهید
( مولوی )
گـر مـرد رهـی مـیـان خـون بـایـد رفـت
وزپــای فـتـادة سـرنـگـون بـایـد رفـت
تــو پـای بـه راه درنــه و هـیچ مـپـرس
خـود راه بـگـویـدت کـه چـون بـاید رفت
(عطار نیشابوری)
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
(حافظ)
با ذکرصلواتی یاد و نام تمامی شهیدان دل باخته حق و حقیقت را گرامی داشته
و برای تعجیل در فرج آقا صاحب زمان (عج) دعا کنیم .
(با التماس دعا )
ادامه مطلب