سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مروی کوتاه بر زندگانی پراز حماسه سردار شهید رسول قره جه لو

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ 

( وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ) ـ آنان که ایمان آورده‌اند و مهاجرت کرده‌اند و در راه خدا جهاد کرده‌اند و آنان که جایشان داده‌اند و یاریشان کرده‌اند، به حقیقت مؤمنانند، آمرزش و روزى نیکو از آن آنهاست.(آیه 74سوره انفال)

السلام ای سربداران ، السلام   ــ  السلام ای هم  قطاران ، السلام 

 سردار پاسدار شهید رسول قره جه لو معاونت دلیرگردان المهدی (عج) شهرستان زنجان درعملیات شکوهمند کربلای پنچ ( شلمچه زمستان 1365 )و از جمله فرماندگان جسور و حماسه ساز کردستان در زمان غائله گروهکهای ضد انقلاب

سرداری مخلص و پاکباز از خیل سرداران دلاور استان زنجان

پاسدار شهید رسول قره جه لو

معاونت دلیرگردان المهدی (عج) شهرستان زنجان درعملیات شکوهمند کربلای پنچ

( منطقه عمومی شلمچه ـ اسفندماه 1365 )

 و از جمله فرماندگان جسور و حماسه ساز کردستان در زمان غائله گروهکهای ضد انقلاب

مروی کوتاه بر زندگانی پراز حماسه سردار شهید رسول قره جه لو :

سردار شهید رسول قره جه لو در چهارم خرداد ماه سال 1336 در یکی از محله های قدیمی شهرستان زنجان دیده به جهان هستی گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان خاقانی طی نمود و سپس طبق ئظام قدیم آموزش وارد دبیرستان شده و دو سال در دبیرستان امیرکبیر و یک سال هم در دبیرستان شریعتی (پهلوی سابق) تحصیل میکند.

رسول از دوران کودکی به امور نظامی علاقه بسیار شدیدی داشت و هر مطلبی را که در این زمینه به دست می‌آورد جمع میکرد و با اشتیاق مطالعه شون می‌کرد؛ به همین دلیل هم در سال سوم دبیرستان یکدفعه ترک تحصیل کرد و پس از پیوستن به ارتش شاهنشاهی به شهرستان زاهدان اعزام شد، اما پس از حدود سه ماه که برای مرخصی به خانه برگشت،با مخالفت شدید پدر مواجه شده و از بازگشت به زاهدان و خدمت در ارتش منصرف میشود و با اصرار پدر دوباره مشغول به تحصیل شده و تا سال پنجم دبیرستان یکسره ادامه میدهد،اما سال آخر دبیرستان به دلیل مشکلات مالی مجبور میشوددر کنار تحصیل کارهم بکنه،هنوز کاری پیدا نکرده بود که نم نم نسیم دل انگیز انقلاب شروع به وزیدن میکند و رسول هم مثل تموم جوانان و نوجوانان پرشور و جان برکف زنجانی با شنیدن نام حضرت امام (ره) و آشنائی با اندیشه های پاک و خدایش یه دل نه صددل عاشق مرام و مسلک اش شده و هست و نیست خود را وقف اسلام و انقلاب کرده و با ترک تحصیل دوباره به صف مبارزان پیوسته و برای پیروزی انقلاب زحمات و فداکاریهای بیشماری را متحمل میشود .

رسول بعد از پیروزی انقلاب با کمیته های مردمی همکاری میکنه و باتشکیل سپاه پاسداران بی درنگ به عضویت سپاه زنجان درآمده و با شروع غائله کردستان به منطقه اغزام شده و در طول چندسال چنان لیاقت و شجاعتی از خود نشون میده که سریع لیاقت و کاردانی اش به چشم فرماندگان منطقه آمده و بی درنگ به مسئولیت های مهمی همچون مسئولیت پایگاه و مسئول اطلاعات و عملیات (یا مسئول محور)  و معاونت فرمانده گردان و در آخر هم به سمت فرماندهی گردان ارتقا یافته و شبانه و روزی مشغول حراست و حفاظت از ارزشها و آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی میشود. 

 از سمت راست : سردارجانباز ابراهیم اژد ، سردارشهید حمید احدی ، سردارشهید حسین باقری ، سردارشهید رسول قره جه لو  

رسول اکثر مواقع جبهه بود، زمانی هم که در در زنجان حضور داشت، همیشه صبح‌ها در اعزام نیروی سپاه خدمت میکردو بعد از ظهر ها هم مدام میرفت پایگاه 9 شهید دستغیب و تا صبح با بچه های بسیجی همکاری می‌کرد. گشت میداد و اگه لازم میشد نگهبانی هم میداد، خیلی خاکی و شوخ طب بود و با اکثر بچه های قدیمی جنگ رابطه خوبی داشت و همه هم دوستش داشتند .

رسول با اینکه از نیروهای رزمنده غرب کشور محسوب میشد و سوابقی درخشان در منطقه کردستان داشت، هر وقت نسیم عملیاتی تازه در جنوب میوزید،شتابان به مناطق جنوب رهسپار میشد و در کنار رزمندگان گردانهای حضرت ولیعصر(عج) و حضرت امام حسین(ع) مشغول نبرد با مزدوران بعثی میشد، رسول بقدری دلیر و کاردان بود که در جنوب هم به لیاقتش پی برده و او را به سمت معاونت فرماندهی گردان المهدی (عج) (یا گردان امام سجاد (ع)) می گمارند،  شهید قره جه لو به گفته همرزمان و سوابق پرسنلی تقریباً در تمام عملیات‌ها و تثبیت خطوط تصرف شده شرکت فعال داشته و خاطرات و ایثارهای فراوانی از خود به یادگار گذاشته که باید از زبان یاران و همسنگرانش شنید و برای آیندگان به ارمغان گذاشت .

سردار پاسدار شهید رسول قره جه لو معاونت دلیرگردان المهدی (عج) شهرستان زنجان درعملیات شکوهمند کربلای پنچ ( شلمچه زمستان 1365 )و از جمله فرماندگان جسور و حماسه ساز کردستان در زمان غائله گروهکهای ضد انقلاب

زمستان 1365 شهر زنجان اوضاع وخیمی داشت ، بچه های غواص گردان حضرت علی اصغر(ع) با عملیات کربلای چهار و پنج چنان صدام جنایتکار را عصبی و دیوانه کرده اند که صدام با حضور در تلویزیون به مردم شریف زنجان توهین و ناسزا گفته و تهدید به بمباران شهرو به خاک و خون کشاندن مردم میکند و بلافاصله هم هواپیماهاشو فرستاده و بمبارانهای وحشیانه و بی هدف شهر شروع میشود،رسول هم که اون موقع ها در سپاه زنجان انجام وظیفه میکرد،شدیدا درگیر کمک و رسیدگی به مجروحان و شهدای بمباران های هوایی شده و اجبارأ از حضور در شب اول عملیات کربلای چهار محروم میشود،اما رسول که اهل محله سینه سرخان مهاجر بود،خیلی سریع میله های قفس ماندن را شکسته و سراسیمه خود را به منطقه شلمچه و گردانهای عمل کننده زنجان رسانیده و با اشتیاق و هیجان فراوان در مرحله دوم عملیات کربالای پنچ همدوش بچه های خط شکن زنجان در کسوت معاونت گردان المهدی (عج)شرکت نموده و بعد از نبردی جانانه با مزدوران بعثی در چهارم اسفندماه 1365 در سن 29 سالگی مقبول دردگاه الهی قرار گرفته و بعد از سالها خدمت بی ادعا و خالصانه عاقبت نتیجه اعمالش را گرفته و با اصابت گلوله تک تیراندازان عراقی به پیشانی زیبایش جام شهادت را سرکشیده و سبکبار و خونین پیکر تا محضر معشوق ازلی پرواز نموده و در جوار رحمت بی انتهای کریم بنده نواز و بنده پرور آرام میگیرد .

( یاد و نامش برای همیشه تاریخ زنده و جاوید باد )

 تو چه میدانی که رمل و ماسه چیست ؟

بین ابروها رد قناسه چیست ؟ 

سردار پاسدار شهید رسول قره جه لو معاونت دلیرگردان المهدی (عج) شهرستان زنجان درعملیات شکوهمند کربلای پنچ ( شلمچه زمستان 1365 )و از جمله فرماندگان جسور و حماسه ساز کردستان در زمان غائله گروهکهای ضد انقلاب

با ذکرصلواتی یاد و نام تمامی شهیدان دل باخته حق و حقیقت را گرامی داشته

و برای فرج آقا صاحب عصر و زمان (عج) دعا کنیم .

(با التماس دعا )




ادامه مطلب

[ جمعه 94/2/25 ] [ 11:42 عصر ] [ عباس لشگری ]